English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4881 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scabbier U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbiest U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabby U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ocellated U دارای چشمها یا خالهای رنگارنگی
ocellate U دارای چشمها یا خالهای رنگارنگی
english shepherd U سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
crutched U دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
sawtooth U دارای دندانه اره مانند
saw toothed U دارای دندانه اره مانند
runcinate U دارای دندانههای اره مانند
gramineous U علف مانند دارای غلات
vulviform U دارای شکاف فرج مانند
xylocarpous U دارای میوه چوب مانند
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
discifloral U دارای گلهای صفحه مانند
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
bicornuate U دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
mooned U دارای نشان هلال ماه مانند
acids U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
acid U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
globy U گوی مانند دارای گلولههای ریز
globe like U گوی مانند دارای گلولههای ریز
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
doughface U دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
mottle U با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
lenticule U خالهای ریز متن عکس
quincun cial U مرتب بشکل خالهای برگ پنج درگنجفه
painted lady U پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
actinoid U دارای شعاع مانند شعاع
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
quin cunx U پنج چیزکه ترتیب انهامانندترتیب خالهای برگ پنج درگنجفه باشد
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
goatish U بز مانند
impish U جن مانند
tendinous U بی مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
icily U یخ مانند
unprecedentedly U بی مانند
fulidal U اب مانند
similar U مانند
inapproachable U بی مانند
capitate U مانند سر
gypsiferous U گچ مانند
reedy U نی مانند
foggiest U مانند مه
foggy U مانند مه
reediest U نی مانند
without an e. U بی مانند
lambdoid U مانند
as U مانند
near U مانند
near- U مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
aquiform U اب مانند
anthoid U گل مانند
blotchy U لک مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
after the example of U مانند
vide U مانند
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
analogous U مانند
etcetera U و مانند ان
frothy U کف مانند
womanlike U زن مانند
arundinaceous U نی مانند
feathery U پر مانند
unequaled U بی مانند
neared U مانند
nearer U مانند
nearest U مانند
nearing U مانند
nears U مانند
foggier U مانند مه
fluty U نی مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
incomparable U بی مانند
castellated U دژ مانند
floriform U گل مانند
filiform U نخ مانند
unapproachable U بی مانند
encephaloid U مخ مانند
capillaceous U مانند نخ
etc U و مانند آن
string U نخ مانند
mammilary U مانند
penniform U پر مانند
simulant U مانند
pipelike U نی مانند
analogues U مانند
plumelike U پر مانند
similiar U مانند
plumose U پر مانند
mammilliform U مانند
analogue U مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
myrtle formed U اس مانند
reedier U نی مانند
unparalleled U بی مانند
unequalled U بی مانند
liplike U لب مانند
palpiform U شاخک مانند
aphthoid U برفک مانند
as ever U مانند همیشه
saclike U کیسه مانند
scalelike U فلس مانند
vermiform U کرم مانند
saddlebacked U زین مانند
arborescent U شاخه مانند
arciform U قوس مانند
sciurine U سنجاب مانند
vestlike U جلیقه مانند
argillaceous U مانند خاک رس
scalelike U ترازو مانند
anguine U مار مانند
acaroid U کنه مانند
apelike U میمون مانند
anthracoid U مانند گنده
perispheric U گوی مانند
sanguineous U خون مانند
adenoid U غده مانند
aeriform U هوا مانند
hooked U قلاب مانند
actiniform U پرتو مانند
amoeboid U مانند امیب
vapory U بخار مانند
vaporous U مانند بخار
peer to each other U مانند همدیگر
vermian U کرم مانند
acryloid U اکریل مانند
annular U حلقه مانند
scabious U دله مانند
vermicular U کرم مانند
albuminoid U مانند البومین
sagittary U مانند تیر
as usual U مانند همیشه
coriaceous U چرم مانند
twiggy U ترکه مانند
charry U زغال مانند
ceratoid U شاخ مانند
ceraceous U مانند موم
seedlike U بذر مانند
carunculate U مانند لحیمه
carneous U گوشت مانند
seamilike U درز مانند
leatheroid U چرم مانند
twigged U ترکه مانند
chondroid U غضروف مانند
coralloid U مانند مرجان
coralline U مرجان مانند
tubate U لوله مانند
columniform U ستون مانند
tubiform U مانند لوله
collective goods U مانند جاده
cloistral U دیر مانند
cinderous U خاکستر مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
cancellate U شبکه مانند
canaliculate U ابراه مانند
billowy U موج مانند
painting and the like U نقاشی و مانند ان
benzenoid U بنزن مانند
ursiform U خرس مانند
ursine U خرس مانند
vacuolar U حفره مانند
vacuolate U حفره مانند
baccate U توت مانند
auriform U گوش مانند
mummiform U مومبا مانند
boll U برامدگی مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1offshoring
1veterans
1Bravetown
1wildlike
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com